روایت شهره سلطانی از سریال «لحظه گرگ و میش» / همکارم به من می گوید؛ داری به من قرض بدی!
تاریخ انتشار: ۳۱ خرداد ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۲۳۰۲۹۰۰
همین استقبال گویای آن است که این سریال حرف های بسیاری برای گفتن دارد و همایون اسعدیان در جایگاه کارگردان حواسش به تمام ریزه کاری های آن بوده. این سریال با محوریت زندگی تنها دختر خانواده «یاسمن» از دهه ۶۰ با حوادث گوناگونی از قبیل جنگ، تحولات اقتصادی و اجتماعی و... آغاز می شود و تا زمان معاصر ادامه می یابد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
خب، معیارهای انسان گه گاه به دلایل مختلف سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و... تغییر می کند. من هم از ابتدای ورودم به بازیگری سعی کردم در جهت خط مشی و طرز فکری که دارم گام بردارم و همچنان هم به کلیت آن مقید هستم. کلیت که می گویم منظورم بازی در پروژه هایی با فیلمنامه خوب، گروهی حرفه ای، کارگردان موجه، نقش تاثیرگذار و... است، اما برای بازی در سریال «لحظه گرگ و میش» اولین دلیل انتخابم حضور همایون اسعدیان به عنوان کارگردان بود و در واقع دوست داشتم با او این همکاری را تجربه کنم. بله، در رزومه کاری شما همکاری با کارگردان هایی چون رضا عطاران، برزو نیک نژاد، امرالله احمدجو، مرحوم یدالله صمدی، سعید سلطانی، احمد معظمی و حسین سهیلی زاده به چشم می خورد و مشخص است که کارگردان برایتان مهم است....
کارگردان صاحب اثر است و طبعا نقش مهمی در انتخاب هایم ایفا می کند. در سریال «لحظه گرگ و میش» هم همایون اسعدیان را از سالهای دور می شناسم و عاشق شخصیت و متانت شان هستم. در همان سالها بود که می خواستیم در یک فیلم سینمایی با یکدیگر همکاری داشته باشیم که به دلایلی این اتفاق نیفتاد، اما در «لحظه گرگ و میش» وقتی برای دومین بار به من پیشنهاد همکاری دادند بدون اینکه فیلمنامه و نقش ام را بخوانم، گفتم می آیم.
معدود بازیگرانی هستند که با نقش های کوچک مانند نقش های بزرگ مواجه شوند و آن را طوری بازی کنند که حتی نقش های اصلی فیلم محو شود! «عمه فرخنده» هم از این نقش های کوچک یا به اصطلاح مکمل بود که اتفاقا خوب هم درخشید. برای شما کمیت و اندازه نقش اصلا مهم نیست؟
ببینید، خواستگاه من تئاتر است و ما در تئاتر می آموزیم که به اثرگذاری نقش توجه کنیم، نه اندازه اش و متراژش. در «لحظه گرگ و میش» هم با علم به اینکه بازیگران جوان تر نقش های بلندتری دارند بازی کردم و البته می دانستم که «عمه فرخنده» نقش تاثیرگذاری است که همینطور هم شد. «عمه فرخنده» جدای از شیرین و دلنشین بودنش، شخصیت محکمی دارد و با توجه به فاصله سنی کمی که با برادرزاده اش دارد ارتباط نزدیک و در عین حال عاقلانه با او دارد. عمهای كه مردم دوستش دارند و به نظرم در نهایت توانستیم به چیزی كه مدنظر آقای اسعدیان و خودم بود نزدیک شویم.
فکر نمی کنید بیان و رفتارش با برادرزاده هایش کمی غلو شده است و کلا شخصیت خیلی مثبت و بی خطایی از این عمه به تصویر کشیده شده؟
در پاسخ به سوال شما لازم است بگویم، من خودم در 6 سالگی و 9 سالگی، خاله و عمه شدم و اختلاف سنی کمی با خواهرزاده و برادرزاده ام دارم. بنابراین قبل از روابط خونی و فامیلی با هم دوست هستیم و همین تجربه شخصی خیلی به کمکم در ایفای این نقش آمد. از نظر من انسان ها ترکیبی از انرژی های مختلف مثل عشق، خشم، تنفر، لذت و... هستند و عمه فرخنده هم از این قاعده مستثنی نیست. چون در جاهایی که مثلا برادرزاده اش را می خواستند به جبهه ببرند با فاطمه گودرزی (در نقش همسر برادرش) که موافق جبهه رفتن پسرش بود بحث می کند که من ترجیح می دهم خود برادرزاده ام را داشته باشم تا قاب عکسش را روی دیوار. او اتفاقا رفتاری کاملا باورپذیر مثل اطرافیانمان دارد و همین است که او را برای مخاطب ملموس و باورپذیر می سازد.
چطور به درک درستی از فضای دهه 60 رسیدید؟
من در دهه 60 نوجوان بودم و حال و هوای آن دوره را کاملا به یاد دارم. همچنین مستنداتی از آن ایام وجود دارد که با تماشا و مطالعه دقیق تر آنها می توان به آن ایام اشراف دقیق تری پیدا کرد. تمام این نکات به اضافه فضاسازی، طراحی صحنه، لوکیشن های سریال و البته مانتوهای اِپُل داری که شاید برای نسل امروز خنده دار باشد، همه و همه ما را ناخودآگاه به آن دوره می برد.
این روزها وضعیت شبکه نمایش خانگی از هر زمان دیگری داغ تر است و توانسته کمابیش اوقات فراغت مردم را پر کند. عملکرد این شبکه و آثار آن را چطور ارزیابی می کنید؟
در یکسال اخیر به دلیل فراگیری کرونا و به طبع آن شرایط تلخی که بر جامعه حاکم شده، شبکه نمایش خانگی و محصولات آن خیلی پررنگ شده. سالها پیش به واسطه تله فیلم ها و رونق آنها، کمتر بازیگری بیکار می ماند و بازیگران هر زمان که سر کار سینمایی یا تلویزیونی نبودند تله فیلم کار می کردند و منبع درآمدی داشتند. این اتفاق نه تنها به لحاظ مالی بلکه به لحاظ روحی هم برای یک بازیگر اغنا کننده بود و به جرات می توان گفت کسی بیکار نبود. چون بیکاری برای ما و اصلا برای هر انسانی کشنده است. به همین خاطر از این منظر که امروز شبکه نمایش خانگی محملی برای فعالیت بازیگران شده خوشحال هستم. منتها به شرطی که امکان فعالیت در این شبکه برای همه بازیگران به طور یکسان فراهم باشد. فکر می کنم بد نباشد که گاهی خودمان هوای خودمان را داشته باشیم. شرایط اجتماعی و اقتصادی فعلی به گونه ای است که بعضی از همکاران مان واقعا نیاز به کار دارند و چرخ زندگی شان نمی چرخد. دلم می خواهد به همکارانم بگویم؛ در این شرایط کرونا دستگیر هم باشند. در چنین وضعیتی خود ما بازیگرها باید گاهی کوتاه بیاییم و حق مان را به همکاری بدهیم که چند سال است بیکار مانده! اگر در شرایط کرونا قرار نداشتیم مثل همیشه از کنار این مسائل می گذشتم و اصلا به روی خودم نمی آوردم، اما الان روزگار همکارانم را می بینم و دردشان را حس می کنم. شرمنده آنها می شوم وقتی به من می گوید؛ فلان قدر داری به من بدهی؟ او چرا باید از من کمک بخواهد؟ مگر ناتوان است! مگر نیازمند است؟ مگر نمی تواند کار کند و کسب درآمد کند! در چنین شرایطی خود ما بازیگران نباید از خودمان غافل شویم. کمااینکه شاید روزگار بچرخد و هر کدام از ما روزی در این شرایط سخت قرار بگیریم.
به عنوان سوال پایانی این روزها مشغول چه کاری هستید؟
خوشبختانه بعد از سالها شرایطی برایم در شبکه نمایش خانگی فراهم شد که امروز در سریال «خسوف» به تهیه کنندگی همایون اسعدیان و کارگردانی مازیار میری بازی کنم. از بازی در این سریال راضی ام، اما دلم می خواست تمام همکارانم از شرایط کار در این شبکه برخوردار باشند. امیدوارم تمام بازیگرانی که حق شان است در این بستری که فراهم شده کار کنند که هم حال روحی خوبی داشته باشند و هم چرخ زندگی شان بچرخد.
ساناز قنبری / جام جم آنلاین
منبع: جام جم آنلاین
کلیدواژه: شهره سلطانی شبکه نمایش خانگی احمد معظمی جنگ دفاع مقدس رضا عطاران لحظه گرگ و میش شبکه نمایش خانگی همایون اسعدیان لحظه گرگ و میش
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت jamejamonline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «جام جم آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۲۳۰۲۹۰۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
دست پر تلویزیون برای بهار و تابستان پیش رو / سریالهای جدید آنتن را پررونق میکنند؟
به گزارش قدس آنلاین، پخش سریالهای جدید تلویزیون با «آقای قاضی، شعبه ۱۲۱» از امشب کلید میخورد. این مجموعه که توسط کارگردان جوانی به نام «سجاد مهرگان» ساخته شده، با نقشآفرینی تماشایی «بهزاد خلج» در نقش آقای قاضی، بازخوردهای خوبی در فصل اول داشت و پس از تأخیری طولانی برای ساخت فصل دوم، از امشب به آنتن شبکه دو میرسد و پخش آن به صورت هفتگی و پنجشنبهها و جمعهها خواهد بود.
در این فصل، آقای قاضی به پروندههایی پیچیدهتر با موضوعاتی مختلف خواهد پرداخت و وارد شعبه جدید ۱۲۱ میشود که با داستانهایی متفاوت به جنبههای دیگری از آموزههای حقوقی میپردازد.
با پایان فصل پنجم سریال تماشایی «نون خ»، یک درام معمایی امنیتی جایگزین این مجموعه کمدی در شبکه یک میشود. سریال «رخنه» تولید جدید مرکز سیمافیلم با محوریت هوافضا و با هدف نمایش توان علمی و دفاعی کشور، از شنبه شب هفته آینده راهی آنتن میشود. قصه این سریال ۳۰قسمتی درباره گروهی از دانشمندان کشورمان است که روی موشکهای ماهوارهبر و فضایی تحقیق میکنند و در این مسیر با تهدیدات و خطراتی از سوی بیگانگان مواجه میشوند. کارگردانی این مجموعه را علی غفاری و حمیدرضا لوافی بر عهده دارند. علی غفاری پیش از این «بچه مهندس» را ساخته بود و علاقهمندان به این سریال احتمالاً فضایی مشابه همان مجموعه را در «رخنه» تجربه خواهند کرد.
یک کمدی در انتظار مخاطبان شبکه ۳
در میان سه شبکه اصلی که بار تولید سریالهای تلویزیون را به دوش میکشند، شبکه سه همچنان مشغول پخش «هفت سراژدها» است که با استقبال خوبی از سوی مخاطبان همراه نشد. این درام امنیتی پلیسی که ابوالقاسم طالبی، کارگردان فیلم «قلادههای طلا» سالها درگیر ساخت آن بود، به عنوان سریال نوروزی امسال به آنتن رسید اما نتیجه آن چندان مطلوب ذائقه مخاطبان نبود و آمار مخاطبانش ۲۲درصد اعلام شد. پس از این سریال که به نظر میرسد پخش آن تا اواخر اردیبهشت ادامه یابد، یک مجموعه کمدی، اوقات فراغت شبهای ماه پایانی بهار را برای مخاطبان شبکه سه پر میکند.
سریالی که قرار بود در فهرست نوروزی این شبکه قرار گیرد، پس از سریال روی آنتن این شبها، پخش میشود. «بدل» به کارگردانی علی مشهدی که در مراحل پایانی تدوین و صداگذاری است، جایگزین «هفت سر اژدها» خواهد بود. مسعودی که پیش از این سریال «نوروز رنگی» را برای شبکه پنج در نوروز سه سال پیش ساخته بود، قصه طنز دیگری را با بازیگران کمدی شناخته شده، در کنار چند بازیگر جدید دیگر روانه آنتن خواهد کرد.
روی دور قصههای پلیسی
با قطعی شدن سریالهای جایگزین مجموعههای نوروزی سه شبکه اصلی تلویزیون، چند سریال دیگر هم در حال تولید قرار دارند و یا مراحل نهایی را برای پخش طی میکنند. جواد افشار که با ساخت «گاندو» ید طولایی در تولید آثار معمایی و پلیسی پیدا کرده، «ناریا» را در دست ساخت دارد که عاشقانهای با تم پلیسی است. قصه این سریال در ایران و خارج از کشور میگذرد و درباره یک دختر نخبه و دانشمند ایرانی است که در اوج شکوفایی علمیاش بهدنبال اختراعی جدید میرود. در این میان، گروهی از تبهکاران و گانگسترهای داخلی و خارجی وارد ماجرا میشوند، اما قصه از آنجا جذاب میشود که در این مسیر، یکی از تبهکاران عاشق این دختر میشود.
احمد معظمی هم پس از «خانه امن» سراغ قصه پلیسی دیگری به نام «هشت پا» رفته است که این روزها در سکوت خبری، فیلمبرداری میشود و احتمالاً در جدول پخش سریالهای تابستانی تلویزیون قرار خواهد گرفت.
بزم تابستانی جعبه جادو
از آنجا که موضوعات روز، جزو اولویتهای مدیران تلویزیون برای سریالسازی قرار دارد، سریال «رویان» به کارگردانی داوود بیدل هم در دست ساخت است که با محوریت پژوهشگاه رویان به دستاوردهای علمی در این پژوهشگاه میپردازد.
سروش محمدزاده هم تصویربرداری «غریبه» را با بازی پژمان بازغی و حمید گودرزی در ترکیه پیش میبرد. داستان این سریال درباره یک جوان نخبه داروسازی است که در آستانه ازدواج، براساس شواهدی احساس میکند همسر مرحومش که سه سال پیش در دریا غرق شده، زنده است. مصطفی در جستوجوی این راز با داستانهای عجیبی مواجه میشود.
با پایان فیلمبرداری سریال «مهیار عیار» که مجموعهای تاریخی درباره دوران صفویه است و کارگردانی آن را سیدجمال سیدحاتمی برعهده دارد، به نظر میرسد این مجموعه تاریخی ۳۰قسمتی جزو آثار در اولویت پخش شبکه دو باشد. این سریال هم قرار بود در فهرست نوروزی این شبکه جا بگیرد
اما این اتفاق نیفتاد.
در میان سریالهای جدید تلویزیون که سهم کمدیها نسبتاً کم است، فصل دوم مجموعه طنز ۹۰ شبی «چرخ گردون» به کارگردانی جواد مزدآبادی با نقشآفرینی حمید لولایی در دست تولید قرار داد.
سریالهای دیگری همچون «مادر سوجان» که قصه چند نسل را در خطه گیلان در ۶۰ قسمت روایت میکند، سریال «طوبی» که سعید سلطانی، کارگردان «ستایش» آن را در شهرک غزالی جلو دوربین برده و مضمون آن با پیادهروی اربعین پیوند میخورد، «فراری» که در دو فصل ساخته شده و کارگردان جوان آن «امیر داسارگر» از فیلمسازان جشنواره عمار، نگاهی آزاد به زندگی یکی از شهدای مدافع حرم دارد یا «جان برادر» با موضوع شکلگیری گردان زرهی ۷۷ خراسان که قصه آن را پرویز شیخطادی با بازی آرش مجیدی جلو دوربین برده است، از سریالهای تابستان امسال تلویزیون خواهند بود.